سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پاسخ به اهل تسنن که در شهادت حضرت زهرا(س) شبهه وارد میکنند 
 آنکه فکرم به منتهای جمال و کمالش نمی رسد

 

دوستداران اهلبیت علیهم السلام و عاشقان حضرت زهرا(س)

سلام

مدتیه که در بین اهل سنت اونهایی که دشمنان اهلبیت هستند ، مقالاتی رو بر علیه مذهب تشیع ارائه میدهند که مشهورترین شون با موضوع : "افسانه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها توسط عمر و ابابکر" می باشد.

این مقالات در مقابل مقالات اونها نوشته میشه تا جلوی اراجیف و دروغهای اونها رو با اسنادی ببندیم که عالمان خودشون نوشته اند.

بسیار جای تعجب است که با این همه اعترافات باز هم اهل سنت ماجرای شهادت و کتک خورد حضرت زهرا توسط ابابکر و عمر را انکار و مخفی میکنند.!!!

این هم تعدادی از منابع در تصدیق واقعه شهادت حضرت فاطمه زهرا(س):

عقد الفرید 4/ 260، چاپ مکتبه هلال.

المصنف- ابن ابی‏شیبه 8/ 572

میزان الاعتدال 2/ 490، شماره 4549


انساب الأشراف 1/ 586، ط دار معارف، قاهره


تذکره الحفاظ 3- 920، شماره 860.


سیر اعلام النبلاء 13/ 162، شماره 96.


البدایه والنهایه 11/ 65، حوادث سال 279


استیعاب 3/ 975، تحقیق علی محمد بجاوی ، چاپ قاهره.

ازالة الخفاء 2/ 29، ناشر اکیدمی، ط لاهور.

 


جریان قتل آن حضرت به دست عمر آنچنان مشهور بوده که رد پای ان در ادبیات عرب میتوان دیدهمچنین
تا جایی که محمد حافظ ابراهیم در قصیده عمریه
از آن به عنوان یکی از افتخارات عمر یاد میکند!!!
محمد حافظ ابراهیم (1287- 1351) شاعر مصری که به «شاعر نیل» شهرت دارد، دیوانی دارد که در ده جلد چاپ شده است. او در قصیده خود تحت عنوان عمر و علی، یکی از افتخارات عمر را این دانسته است که جلوی خانه‏ی علی آمد و گفت: اگر بیرون نیایید و با ابی‏بکر بیعت نکنید خانه را به آتش می‏کشم و لو دختر پیامبر در آنجا باشد!

جالب آن است که محمد حافظ ابراهیم، قصیده‏ی خویش را در یک جلسه‏ی بزرگ قرائت کرد و حضار نه تنها بر او خرده نگرفتند بلکه مدال افتخار نیز به او دادند!!!.
سه بیت این قصیده، مورد نظر و استشهاد ماست:

و قَولةٍ لعَلیٍّ قالَها عُمَرُ
أکرِم بسامِعِها أعظِمْ بمُلقیها

حرقتُ دارَک لا أبقِی علیک بها
إن لم تُبایع و بنتُ المصطفی فیها

ما کان غیرُ أبی‏حَفْصٍ یَفُوُه بها
أمامَ فارِسِ عدنانٍ و حامِیها .


«و گفتاری که عمر آن را به علی علیه‏السلام گفت ...!».
«به علی گفت: اگر بیعت نکنی، خانه‏ات را به آتش می‏کشم و احدی را در آن باقی نمی‏گذارم هر چند دختر پیامبر مصطفی در آن باشد».
«جز عمر (که کنیه اش ابوحفص است) کسی جرأت گفتن چنین سخنی را در برابر شهسوار عدنان و مدافع وی نداشت».
همچنین در کتاب:
لامامه والسیاسه، ص 13، چاپ المکتبه التجاریه الکبری، مصر.
مسلما این بخش از تاریخ ، برای علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار بوده است، لذا برخی درصدد برآمدند که در نسبت کتاب الإمامه والسیاسه به ابن‏قتیبه تردید کنند، حال آن که ابن ابی‏الحدید، استاد فن تاریخ، این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و تحریفگران بخشی
از مطالب آن را به هنگام چاپ، حذف کرده‏اند. غافل از آنکه مطالب مزبور در شرح نهج البلاغه‏ی ابن ابی‏الحدید موجود است. زر کلی در اعلام، کتاب الامامه والسیاسه را از آثار ابن قتبه می‏داند و سپس می‏افزاید: «برخی از علما در انتساب این کتاب به ابن قتیبه تأمل دارند». یعنی شک و تردید را به دیگران نسبت می‏دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس (معجم المطبوعات العربیه 1/ 212) این کتاب را از آثار ابن قتیبه می‏داند.

ذهبی مورخ مشهور مینویسد:

بدون شک عمر چنان لگدی به فاطمه (سلام الله علیها) زد که محسن از او سقط شد. لسان المیزان جلد اول صفحه 268 شماره 824 تحت عنوان احمد با ذکر سند به نقل از محمد بن احمد حماد کوفی (از حافظین حدیث اهل سنت) میپردازد.


صلاح الدین خلیل بن ایبک صفدی در کتاب (الوافی بالوفیات)چاپ بیروت 1401هجری جلد 6 صفحه 17 تحت عنوان حرف(الف)- ابراهیم بن سیار-شماره2444 به نقل از نظام معتزلی میگوید: نظام معتزلی معتقد است که بدون شک عمر در روز بیعت چنان فاطمه را زد که محسن را از شکم انداخت.

ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه جلد 16ص 280مینویسد بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله هر گز شاد و خندان دیده نشد و اینکه عمر و ابی بکر از رحلت او خبر نداشتند.

و در ج 16 ص281 مینویسد فاطمه وصیت کرد که در شب دفن شود تا انکه عمر و ابا بکر در نماز وی حاضر نشود و همچنین رد کردن درخواست ملاقات ان دو قبل از رحلت ان بانوی مظلوم و عهد بستن علی علیه السلام با او که ان دو بر بدن شریفش نماز نگذارند و بر سر مزارش حاضر نشوند.


ابی الحسن علی بن حسین بن علی مسعودی می نویسد: آنان در هجوم خود به خانه فاطمه ،سیده زنان را در پشت درب چنان فشردند که محسن را سقط کرد.(کتاب اثبات الوصیه)ص 142 تحت عنوان حکایت السقیفه
نکته اول:
عایشه در مورد شخصیّت والاى حضرت زهرا علیها السلام مى گوید:
«ما رأیت أحداً کان أصدق لهجة منها غیر أبیها»

«هیچ شخصى را راستگوتر از فاطمه، جز پدرش ندیدم».
حاکم نیشابورى این روایت را در المستدرک آورده است و در ذیل آن مى گوید: این
حدیث بر مبناى بُخارى و مُسلم، صحیح است و ذهبى نیز بر صحّت آن اقرار دارد;


همچنین این حدیث در کتاب هاى الإستیعاب و حلیة الأولیاء نیز آمده است(1).

(1) المستدرک: 3 / 160، حلیة الأولیاء: 2 / 41، الإستیعاب: 4 / 1896


نوشته شده توسط جانشین دسته در پنج شنبه 88/3/7 و ساعت 12:57 عصر
نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ساخت بازیهای ضد شیعَه باحمایت مستقیم وهابیت و صهیونیزم!!!
روایتی جالب از شهدا (ضرر نمی کنین)
اهانت بقران
یک روز یک مرد انگلیسی از یک شیخ مسلمان پرسید: «چرا در اسلام زنان
من نه از رد شدن جمعه ها می ترسم، نه از طولانی شدن زمان که ظهورتا
حجاب یک مفهوم عام و عالی است که پوشش نیز جزیی از آن است.
معنی عشق چیست؟
تنها نامحرم!
حجابـــ مانند اولین خاکریز جبهہ استـــ
کاش نامی از تو در دنیا نبود ... مرگ بر نیرنگت ای آل سعود!
نجات از شبهه و شهوت
[عناوین آرشیوشده]
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا